نه، به نبودنت عادت نمی کنیم…
فراق دوست کشیدیم و زنده ایم هنوز… چهار سال پیش در چنین روزی، خبری تلخ، بهتی ناگهانی برای همیشه بر قلب هایمان به یادگار گذاشت. دوستی مهربان و همکاری عزیز برای همیشه ما را با کوله باری از خاطره های شیرینش تنها گذاشت. اسماعیل عزیز: چهار سال است که چشم هایمان دو دو می زند […]
فراق دوست کشیدیم و زنده ایم هنوز…
چهار سال پیش در چنین روزی، خبری تلخ، بهتی ناگهانی برای همیشه بر قلب هایمان به یادگار گذاشت. دوستی مهربان و همکاری عزیز برای همیشه ما را با کوله باری از خاطره های شیرینش تنها گذاشت.
اسماعیل عزیز:
چهار سال است که چشم هایمان دو دو می زند تا شاید دوباره ،حتی برای چند لحظه لبخند های امید بخشت را تجربه کنیم.
نمی گویم روزهایمان شب نمی شود،نمی گویم چرخ روزگار نمی چرخد و نمی گویم هیچ گاه بی تو نمی خندم اما…
مهربانیت، صداقت و یکرنگیت از تو تصویری ساخته که در لحظه لحظه های بودنمان ،آن را همین جا در کنار خود حس می کنیم.
مثل همیشه – اما نه مثل آن زمان- حالا نبودنت گرد هم می آردمان.
تو در ذره های دیار مهر جاری هستی ، پس عجیب نیست که هنوز به نبودنت عادت نکرده ایم…
آخرین روزهای بودنش در کنار دیار مهر
شهریور ماه ۱۳۹۰ ساعت ۳:۳۰ بامداد در حال بروز رسانی سایت….
هنوزم نبودنش حس میشه
خدا رحمتش کنه…
خدا رحمتش کنه.حیف و صد حیف.
ای کاش قدراستعدادهایی راکه دراطرافمان است بهتر بدانیم روحت شاد اقای خوشرو وبه امیدسلامتی حمیدیوسفیان عزیز
مرگ عزیزان هر چند باورشان سخت است ولی حکم روزگار هیچ جایی برای اعتراض نمی گذارد یاد اسماعیل گرامی
صداقت و یکرنگی در نگاهش موج می زد….
یاد اسماعیل عزیز بخیر
روحش شاد.واقعا هیچ زمان فقدان اسماعیل عزیز فراموش نخواهد شد واین بود که داغی تا ابد بر دلهایمان گذاشت.
خدا بیامرزدشون .چهارمین سالگرد پروازشون رو تسلیت میگم
روحش شاد ویرایش گرامی
خدایش بیامرزد