قطعا موقتی است!(۳): این چیه؟اینجا چه می کنه؟
بعضی وقت ها چیزهایی را می بینی که آنقدر بی ربط و نا بجا هستند که ترجیح می دهی توجهی به آن نداشته باشی! چندی قبل دیارمهر مطلبی منتشر کرد و در آن به قرار گرفتن تابلویی نا مناسب در ورودی فاریاب اشاره کرد! بگذریم که چه کسی زحمت خواباندن آن تابلو بر روی زمین […]
بعضی وقت ها چیزهایی را می بینی که آنقدر بی ربط و نا بجا هستند که ترجیح می دهی توجهی به آن نداشته باشی!
چندی قبل دیارمهر مطلبی منتشر کرد و در آن به قرار گرفتن تابلویی نا مناسب در ورودی فاریاب اشاره کرد!
بگذریم که چه کسی زحمت خواباندن آن تابلو بر روی زمین را کشید ( که احتمالا مثل اکثر اقدامات خوب و بد ما ، احتمالا خودجوش بوده) اما کمی بعد و تنها چند قدم بعد شاهکاری سر از خاک بیرون کرد در حد لالیگا!
تصور کنید : باسکول توزین ماشین های سنگین درست بیخ گوش بلوار ، بیخ گوش که چه عرض کنم ، تقریبا توی بلوار
بازهم تصور کنید ، مردم از این باسکول استقبال کرده باشند و تو فصول برداشت محصول چند کامیون تصمیم بگیرند که بارشان را روی این باسکول وزن کنند، خیابانی که قرار بود راحت جان باشد به همین راحتی می شود بلای جان!
اگر چه به احتمال فراوان محل قرارگیری آن ملک شخصی است اما نمی شود انتظار داشت که دست مسئولین در ندادن مجوز به این مورد خاص و یا جانمایی آن در نقطه ای بهتر باز نبوده است.
آیا اگر مثل چند سال قبل ، قرار بود پروژه کمربندی فاریاب اجرایی شود باز هم ….
به هر حال هر رهگذری که از این راه می گذرد ، سوالی بی جواب را با خود به سوغات خواهد برد :
این چیه ؟ اینجا چه می کنه ؟چرا ؟کی ؟کجا …..
اما…
من دارم به این فکر می کنم که احتمالا تو این شرایط میشه با یه طرح اقتصادی توپ ، مجوز یه تعویض روغنی توپ تر رو تو وسط این بلوار یا بلوارهای دیگه هم گرفت!
اگه بشه چه می شه!؟
سوژه بعدی “قطعا موقتی است ” یه آرزوی رها شده است که این روزها حال و روز خوبی نداره!
دیدگاهتان را بنویسید