نوشته های تازه

ویــــژه

هر کجا باشند ، زندگی آن جاست!

هر کجا باشند ، زندگی آن جاست!

یک سالی می شود که زمین ما ، میهمانی شوم و ناخوانده را میزبانی می کند. میهمانی که بی رحمانه و هر روزه دارد قربانی می گیرد . اما با گذشت این همه روز ، هنوز ذهنمان پر است از تردیدها و اماها و اگر ها . کی و کجایی کرونا ، حجم بحران زایی […]

  • کد مطلب : 80162
  • ۱۳۹۹-۰۹-۲۹
  • به پاس مهربانی ننه های ناف چین

    به پاس مهربانی ننه های ناف چین

    اختصاصی دیارمهر نویسنده: سهراب فرخی شب از نیمه گذشته بود لحاف را تا زیر چانه ی زلیخای کوچولویش که روی لوکه خواببده بود بالا کشید در میان ناله های زنش دلداریش داد:«طاقت بیار زن، حووصله کن، بارون کمی وااُفتاده میرم یه خاک و تِپی تو سرم میویزوم» چکمه را پوشید کُردکَش را بر دوش انداخت […]

  • کد مطلب : 80108
  • ۱۳۹۹-۰۹-۰۵
  • کرونایی که جنسش فرق می کرد!

    کرونایی که جنسش فرق می کرد!

    دانلود نسخه PDF صدای آمبولانس از دور به گوش می رسید، تقریبا همه ی زن های محله خود را به سر چهارراه رسانده بودند، در نگاه تک تک شان موجی از هیجان و کنجکاوی و گاهی ترس موج میزد، موتورها و اتومبیل های زیادی در رفت آمد بودند و این خود نشان دهنده ی این […]

  • کد مطلب : 80112
  • ۱۳۹۹-۰۹-۰۲
  • عاشقانه ای برای دست سبز غلامرضا یوسفی زاده

    عاشقانه ای برای دست سبز غلامرضا یوسفی زاده

    غلامرضا یوسفی زاده اهل روستای فاریاب دشتستان که در سن ۱۵ سالگی یکی از دست هایش را در جبهه های جنگ (عملیات بدر ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ ) از دست داد.   دیارمهر/نوذر فولادی:   لبریز از پانزده سالگی ات ،یک نیمه از قلبم را برای تو می دهم. برای تو که یک دستت را برای […]

  • کد مطلب : 80048
  • ۱۳۹۹-۰۷-۰۵
  • برای معلم صمیمی و قدیمی دهکده زنده یاد سید فرج اله جعفری

    برای معلم صمیمی و قدیمی دهکده زنده یاد سید فرج اله جعفری

    به نام خدا دیارمهر/ نوذر فولادی: امروز اول مهر هر سال را مرور میکنم.اول مهری که لبخندها و بغض ها ی کودکی هریک از ما را آفریده است. اول مهرماه،مهرماه دیر مهرماه دور . آن روزها که دهکده در ازدحام پرچین های چوبی و تراکم پاشلی ها ی زیبا راحت تر نفس می کشید . […]

  • کد مطلب : 80023
  • ۱۳۹۹-۰۶-۱۵
  • قاضی هم رفت! (محمد علی محسنی)

    قاضی هم رفت! (محمد علی محسنی)

    بوالعجب واقعه‌ای باشد و مشکل دردی که نه پوشیده توان داشت نه گفتن یارند چند هفته‌ای است که من نظم و نسق روحی درست‌وحسابی ندارم. گاه آرزو می‌کنم کاش یا نفر بعدی خودم باشم، یا تمام آواری که قرار است، قرار است؟، طی چند ماه یا سال بر سرم فرود آید یک‌روزه فرود آید؛ یا […]

  • کد مطلب : 79906
  • ۱۳۹۹-۰۶-۰۲
  • سلام بر محرم (عبدالخالق اسدی)

    سلام بر محرم (عبدالخالق اسدی)

    آقای من سلام! دوباره روزها گذشتند و گذار دل های ما به محرم تو افتاد، محرمی که می آید تا سر در خانه هایمان ، گوشه کنار خیابان ها و کوچه هایمان ، لباس تن مان ، همه سیاهپوش غم کند. تو و نام قشنگت در لحظه لحظه های من جاری هستید ، با نام […]

  • کد مطلب : 79890
  • ۱۳۹۹-۰۵-۳۱
  • ننه ناف چین (نوذر فولادی)

    ننه ناف چین (نوذر فولادی)

    همیشه دلم می خواهد که «قدیم»نزدیک به من باشد .در خوشبختی های زلالش نفس بکشم .در مهربانی های گسترده اش راه بروم . دلم می خواهد قدیم نزد من باشد .به من نزدیک باشد .مثل رودخانه ای بی پایان در لحظه های من جاری باشد .مثل آفتاب هر صبح به من سر بزند . سالهای […]

  • کد مطلب : 79903
  • ۱۳۹۹-۰۵-۳۰
  • نوشیدنی های خارکی ، نوشیدنی های خرمایی

    دیارمهر – مرضیه فرخی: مجال مِهرُ مَشتو و خرما،   باغبون و باغدار  سرشون ری و آسمون توجهشون به پنگ دمیت ؛بینم کئ خَرک دُمباز ویمو و کئ دُمباز خرما،   یا صاحب باغ در اندیشه ی چهارتا ورقه ی ایرانیت تو گوشه حیاطش و یا زنان پرتلاشی که با هنر زیبای دستان خود تَکُ […]

  • کد مطلب : 79849
  • ۱۳۹۹-۰۵-۱۵
  • محمد جعفر

    محمد جعفر

    به نام خدا دیارمهر – نوذر فولادی: محمد جعفر قلبی تمام داشت .قلبی که می توانست نیمه ی قلب بسیاری از مردم باشد او با همین قلب، قالبی از وقار،سخاوت ومناعت بود او اندک نبود و به گستردگی کوههای ارغون حرف برای گفتن داشت .او درچار راه زمان ایستاده بود ،گذشته را می دانست ،حال […]

  • کد مطلب : 79845
  • ۱۳۹۹-۰۵-۱۱